نتایج جستجو برای عبارت :

ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته

اتا یار بیتمه اونور مله
ونه دست دیئه هفت بند لله
چنده من بتجم سر بادونه
چنده من بکنم کلسی برمه
 
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
ذوبیده ره خو بیته
دو دست افتو بیته
بورده چشمه او بیته
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
 
کیجا ته هر ده دست طلا بگرده
کیجا ته وجود بی بلا بگرده
هرکی خوانه ته ره از من بیئره
وشونه عروسی عذا بگرده
 
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
ذوبیده ره خو بیته
دو دست افتو بیته
بورده چشمه او بیته
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بی
دانلود آهنگ سینا درخشنده پاشو بیا
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * پاشو بیا * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سینا درخشنده باشید.
دانلود آهنگ سینا درخشنده به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Sina Derakhshande called Pasho Bia With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ سینا درخشنده به نام پاشو بیا
همه چی جوره و کنار همیم و جز عشق میخوایم چیونباشی زمستون یا تابستون فرقی نداره بی توجمعمون جمه یه چیزی کم
دانلود آهنگ سینا درخشنده پاشو بیا
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * پاشو بیا * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سینا درخشنده باشید.
دانلود آهنگ سینا درخشنده به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Sina Derakhshande called Pasho Bia With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ سینا درخشنده به نام پاشو بیا
همه چی جوره و کنار همیم و جز عشق میخوایم چیونباشی زمستون یا تابستون فرقی نداره بی توجمعمون جمه یه چیزی کم
بیدار کردن دخترا توسط پدر
عزیزم،  عروسکم،  پاشو ببین خورشید خانم اومده بهت صبح به خیر بگه پاشو قربونت برم
 
بیدار کردن پسرا توسط پدر
لنگ ظهرهپاشو دیگه لندهور. مرده شور خرناستو ببرهخواب به خواب بری ان شاالله
به احترام مظلومیت پسرا، یک دقیقه سکوت
سلام دوستان عزیزم 
محبت رو از هم دریغ نکنید 
برای اولین تمرین: پاشید 
پاشو آقا که نوشته منو می‌خونی، پاشو عزیزم 
پاشو خانم خوشکله، پاشو خواهرم
 
و
خواهرها هم دیگر رو
و
برادرها هم دیگر رو 
در آغوش بگیرید.
 
+توی خیابون برید و هر فرد هم جنستون رو 
در آغوش بگیرید. 
هر فرد ۷ نفر رو.
 
بیایید داداشا تو بغلم.
یادم بنداز برای یه خرس تدی بخرم...برای زمانی که اوضاعت خوب نیست ، شرایطت پیچیده است، من به نظرت محرم اسرارت نمیام، بقیه ی خانواده مون تو و دردسرت رو نمیبینن و از درجه ی اهمیت افتادی و هیچ رفیق حسابی دور و برت ندارییادم بنداز به خرس تدیت احترام بزارم، وقتی از من مادر تر میشه برات تو شب هایی که محتاج بودن یه نفر کنارت بودی
کاش این ماجرا به سر نیاید...
beverly Hills رو پلی کرده م و تو خونه راه میرم و هی میخونم: 
پاشو پاشو با من برقص
بابا انقده از من نترس
برو بابا دیگه بس کن 
دختر کوچولوی خوشگل لاغر
پاشو پاشو پاشو بیبی
باهم باشیم ما خیلی ..^-^ :دی
 
چقدر وقتی نتم محدود به وبلاگ و سایت کانونه درس خوندنم مفید تره :دی
ما در بی اطلاعی مطلق به سر میبریم!حتی تلویزیونمون هم قطع شده:|
موزیک پرمحتوای درحال پخش:)) :
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما ا
beverly Hills رو پلی کرده م و تو خونه راه میرم و هی میخونم: 
پاشو پاشو با من برقص
بابا انقده از من نترس
برو بابا دیگه بس کن 
دختر کوچولوی خوشگل لاغر
پاشو پاشو پاشو بیبی
بیا باهم باشیم ما خیلی ..^-^ :دی
 
چقدر وقتی نتم محدود به وبلاگ و سایت کانونه درس خوندنم مفید تره :دی
ما در بی اطلاعی مطلق به سر میبریم!حتی تلویزیونمون هم قطع شده:|
موزیک پرمحتوای درحال پخش:)) :
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به ش
چگونه باور کنیم خبر رفتنت را سردار؟ پاشو مگر نمی بینی شامیان دور علی را گرفته اند؟ پاشو برادر دلم رفته بین الحرمین کنار علقمه بند بند وجودم دم گرفته" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" پاشو دلمان برای لبخندت برای بصیرتت برای آرزوهای شهادتت تنگ‌ می شود پاشو امیر لشگر ایران پاشو هنوز فتوحات زیادی باقی مانده پاشو دلم برای خم ابرویت تنگ شده برای اخم های پرصلابت برای فرماندهی پر صلابتت چگونه باور کنم رفتنت را!؟ آنقدر در کوه ها و بیابان ها به دنبال شه
فکر میکنی امروز چجوری بیدار شدم؟؟ هیچی چشمو باز کردم دیدم ساعت دو خورده ای شده سریع مهارو بیدار کردمو گفتم پاشو مها خواب موندی پاشو پاشو بدبخت هنگ کرد بعد بیدار شد گفت دو خورده ای صبح نه ظهر :////  یعنی اصلا بع مغزمم نرسید هوا تاریکه :// بیچاررو بیدارش کردم. هرچند که گرفت خوابید دوباره تخت. خب امروزم اینجوری شروع شد بریم کار کنیم ببینیم چی میشه من که به کل خواب الودگی از سرم پرید. 
یکی بیاد منو بیدار کنه !
بیاد و بگه همه چی خوابه !
تو خوابی نسیم 
بیدار شو !
چشماتو باز کن که همه چی شوخیه
چشماتو باز کن که وقت بیداریه !
باز کن و خودِ واقعیتو ببین؛نگاه کن خودتو :)
نگاه کن چقد قشنگی :)
نگاه کن که چقده همه چی قشنگه
باز کن چشماتو دختر !
دیگه همه چی تموم شده، دیگه این طوفان از سرت گذشته .. :)
پاشو این روحِ خاک گرفتتو بتکون و یه نفس راحت بکش :)
پاشو دختر جانم
پاشو که دیگه تنها نیستی نسیم
دیگه اون حسای تنهایی و بیهودگی تموم شده نسیم
دیگه میتو
وَ رَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ...ای که نامت پناهِ عِلّیینپاشو از جا سپاهِ عِلّیینپاشو ای ماه، جلوه ی شب باشپاشو از جا، کفیل زینب باشپاشو تا سایه ی سرم باشیتا نگهبانِ معجرم باشیخواهرت آمده نگاهش کنتکیه بر چادرِ سیاهش کنآه... ای کُشته ی امان نامهسر فرو بردی از چه در جامه؟!زانویت را چرا بغل کردی؟!تو که بر قول خود عمل کردیخاطرت جمع، مردِ با احساسهیچ کس باورش نشد، عباسپاشو دلگرمی دلِ همه باشقوّتِ قلب آل فاطمه باشماه من، بر رخت نقاب بزنحرز ان
دانلود آهنگ جدید سینا درخشنده به نام پاشو بیا
دانلود آهنگ سینا درخشنده پاشو بیا با لینک مستقیم دو کیفیت عالی 320 و 128 به همراه متن ترانه از رسانه آپ آهنگ
Download New Music By : Sina Derakhshande – Pasho Bia
ترانه و ملودی: سینا درخشنده / تنظیم: حسن بابا محمودی
دانلود آهنگ سینا درخشنده پاشو بیا

ادامه مطلب
دیشب اطفال رو تموم کردم و گرچه آخراش رو بی کیفیت تر، کمی آخراش رو، ولی خب راضی بودم نسبتا.
از صبح امروز، از صبح غیر قشنگ امروز، قلب رو شروع کردم و چقدر این درس اذیت کننده ست و نمیدونم ذهن منه که هر چیزی رو پس میزنه یا ناجوری ِ قلب و یا که هر دو؟ دروغ گفتم، میدونم، هر دو.
بچه جان پاشو جمع و جور کن مثل همیشه، تو حالت با خوب پیش رفتن خوبه، پاشو تیز کن و بعد تر سر حوصله بشین پای قلب خوندنت و خوب ببندش، جاهایی که لازم داری رو هم از کتاب بخون، آباریکلا د
سینا درخشنده پاشو بیا
 
 
دانلود آهنگ جدید سینا درخشنده به نام پاشو بیا
Sina Derakhshande - Pashoo Biya
+ متن ترانه پاشو بیا از سینا درخشنده
 
همه چی جوره و کنار همیم / و جز عشق میخوایم چیو
نباشی زمستون یا تابستون / فرقی نداره بی تو
دانلود آهنگ با کیفیت اصلی 
دانلود آهنگ با کیفیت 128
آرزوت چیه تو زندگی... تاحالا بهش فکر کردی؟ 
تاحالا ب این فکر کردی ک چی میخوای از زندگی 
اصلا هدفت از زندگی کردن چیه؟ 
بزار ی چیزو بهت بگم اگر تو زندگیت تلاش نکنی و ب خواسته هات نرسی مطمئن باش کسایی دیگ اینکارو می کنن و تو فقط باید بشینی نگاه کنی و حسرت بخوری، حسرت خور نباش پاشو و شروع کن زندگی جریان داره... ضربه می خوری؟.. سقوط میکنی؟... خوب پاشو از نو شروع کن
مشکلات و نبین، مشکلات برای قوی تر شدن تو اومدن ن جا زدنت 
ادامه بده... هی برو جلو... نترس... اگ
 
 
   چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟
 
 
 
چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟
پاشو مگر نمی بینی شامیان دور علی را گرفته اند؟پاشو برادردلم رفته بین الحرمینکنار علقمهبند بند وجودم  گرفته" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"پاشو دلمان برای لبخندتبرای بصیرتتبرای آرزوهای شهادتت تنگ‌ می شودپاشو امیر لشگر اسلامپاشو هنوز فتوحات زیادی باقی ماندهپاشو دلم برای خم ابرویت تنگ شدهبرای اخم های پرصلابتتبرای فرماندهی پر صلابتتچگونه باور کنم رفتنت را!؟
ضرورت بالقیاس رو مزه مزه می کنم می بینم چقدر زیباست! یعنی کل عالم، کل حرکات و سکناتش در کل تاریخش، یعنی از قبل بیگ بنگ بگیر برو تا بی نهایت، همه و همه دست به دست هم دادند که من و تو دست به دست هم بدیم. نه تو میدونی من کی ام؟ نه من می دونم تو کی هستی؟ اما همین زیباییش رو دوچندان می کنه. مگه نه؟
شاید برای خیلیا عجیب باشه از نیومده ها حرف زدن، چه برسه به لمس کردن! اما مگه من قراره از همون خیلیا باشم؟ من خودمم،کسی که خدا برای تو ساختش. و من با تمام حسم لم
کاش فردا که از خواب بیدار بشم یه نفس راحت بکشم و با خودم بگم:
"عجب کابوسی بود" 
خوبه که فیلم ، اونم از نوع تخیلی نمیبینم،اون چرت و پرت ها چی بود اخه؟
ویروس،قرنطینه،تعطیلی بازار،پر شدن بیمارستان ها،مرگ و میر،گورهاى جمعی ،اهک،وضعیت قرمز،بسته شدن راه ها،بسته شدن مرزها،بسته نشدن احرام،قرنطینه نکردن قم،هواپیمایی ماهان.جانفشانی پرستارا و پزشکها بدون امکانات.به جان هم انداختنِ مردم؛شیوع ،اپیدمی،بی خبری،انتظار،انتظار،اسفندِ سوت و کور.اسفندِ
یکی به سردار بگه بسه دیگه
همه جا و همه‌ی اماکن متبرکه‌ رو زیارت کردی
دیگه پاشو حاجی
پاشو برو منطقه
پاشو برو سر کارت
بچه‌ها منتظرند
دیگه مردمم با هم آشتی دادی دیگه
عظمت ایران رو بیشتر و بهتر به دنیا نشون دادی
پاشو
بسه حاجی
پ.ن1:
اللهم إِنا لانعلم منه إِلا خیرا
پ.ن2:
نمیدونم فکر اینکه اگه این اتفاق نمیافتاد و من میتونستم چند ماه دیگه با حاج قاسم دیدار کنم و یه سری چیزهایی رو به ایشون بگم، و الان دیگه نمیشه، سخت تر هست یا سناریوهایی که ممکن هست من
بعد از 9 سال یه دفعه یادم افتاد وبلاگ دارم و اومدم پیداش کردم!
حس میکنم در زمان سفر کردم. یه لحظه پریدم آینده و دیگه یادم رفته برگردم...
 
الان دیگه ایران نیستم و امتحان های دانشگاهه.
الان دیگه با عشق زندگیم ازدواج کردم و زندگی در بهترین حالت ممکنه!
و من در انتظار سه شنبه ی دوهفته ی دیگه که پرواز میکنیم میایم پیش خانواده ها...
آخ ای فریبایی که از گذشته اومدی ، اینجا همه چی عالیه خیالت تخت باهمین فرمون بیا جلو 
خالا هم دیگه پاشو برو خونتون پاشو. برو
من ازت دوری میکنم و تو از چشمم میفتی داخل چاهی که به یه دنیای مجازی راه داره یه جا آروم میشینی به تماشا. با خودت میگی: این دیوونه هنوزم به آینده ی بهار این سالهای تکراریش امیدواره با اینکه بین دریایی از متغییرهایی که همیشه میگفت ازشون بیزاره داره خفه میشه.

میگم بین خودمون باشه من صداشو میشنوم اون اینو نمیدونه: بهتر، اینطوری واقعی تر میشه. با خودم میگم: آخر چاه این سالای تکراری به آسمون راه داره کاش میشد بهت توضیحش داد که این تئاتری که داری می
من ازت دوری میکنم و تو از چشمم میفتی داخل چاهی که به یه دنیای مجازی راه داره یه جا آروم میشینی به تماشا. با خودت میگی: این دیوونه هنوزم به آینده ی بهار این سالهای تکراریش امیدواره با اینکه بین دریایی از متغییرهایی که همیشه میگفت ازشون بیزاره داره خفه میشه.
میگم بین خودمون باشه من صداشو میشنوم اون اینو نمیدونه: بهتر، اینطوری واقعی تر میشه. با خودم میگم: آخر چاه این سالای تکراری به آسمون راه داره کاش میشد بهت توضیحش داد که این تئاتری که داری میب
من ازت دوری میکنم و تو از چشمم میفتی داخل چاهی که به یه دنیای مجازی راه داره یه جا آروم میشینی به تماشا. با خودت میگی: این دیوونه هنوزم به آینده ی بهار این سالهای تکراریش امیدواره با اینکه بین دریایی از متغییرهایی که همیشه میگفت ازشون بیزاره داره خفه میشه.
میگم بین خودمون باشه من صداشو میشنوم اون اینو نمیدونه: بهتر، اینطوری واقعی تر میشه. با خودم میگم: آخر چاه این سالای تکراری به آسمون راه داره کاش میشد بهت توضیحش داد که این تئاتری که داری میب
پرندۀ اول_ تو می‌دونی برای رسیدن به "دشت همیشه بهار" باید از کدوم طرف برم؟
پرندۀ دوم_ "دشت همیشه بهار"؟!
پرندۀ اول_ آره، همون جایی که هیچ کس کاری باهات نداره و اذیتت نمی کنه و همه چی خوبه.
پرندۀ دوم_ آها فهمیدم! منظورت "دشت ترسوها"ست؟!
 
پ.ن: تابستون با امیرعلی 4/5 ساله از اصفهان چند تا پویانمایی خوب دیدیم. یکیش همین بود: پرندۀ دوست داشتنی.
دلم برای امیرعلی تنگ شده... .
 
+ابوسعید ابوالخیر را گفتند فلان کس بر روی آب می‌رود. گفت سهل است، وزغی و صعوه‌ای ن
من ازت دوری میکنم و تو از چشمم میفتی داخل چاهی که به یه دنیای مجازی راه داره یه جا آروم میشینی به تماشا. با خودت میگی: این دیوونه هنوزم به آینده ی بهار این سالهای تکراریش امیدواره با اینکه بین دریایی از متغییرهایی که همیشه میگفت ازشون بیزاره داره خفه میشه.
میگم بین خودمون باشه من صداشو میشنوم اون اینو نمیدونه: بهتر، اینطوری واقعی تر میشه. با خودم میگم: آخر چاه این سالای تکراری به آسمون راه داره کاش میشد بهت توضیحش داد که این تئاتری که داری میب
پایانِ امتحانات پایان ترم چهارم هم رسید
دوازدهمین روز
از چهارمین ماه
به لطف کوچولویی و خوشمزه بودن سوالات پاتولوژی و تقلب های ‌کار راه بنداز سلامت این دو تا امتحان هم به خوبی و خوشی گذشت و خستگی شب زنده‌داری دیشب پای فصل سه از سریال ومپایردیزیز رو شست و برد

ادامه مطلب
ورزش کردن برای بچه ها میتواند برای تندرستی و خوشحالی روحی آنها بسیار مؤثر باشد. دنبال کردن یک رشته ورزشی از زمان بچگی میتواند باعث ترقی فرزند هم شود.
انجام دادن فعالیت های ورزشی گوناگون در زمان کودکی تأثیر مثبتی دارد که به شرح زیر است:1- جلوگیری از آسیب دیدگی به دلیل استفاده بیش از حد از یک عضو بدن2- لذت بردن از ورزش3- ارتباط با کودکان مختلف4- پذیرش مسئولیت‌های مختلف5- کمک به دست آوردن و حفظ وزن سالم6- افزایش تمرکز کودکان7- سلامت قلبی عروقی را بهب
دقت کردی بقیه هر کدوم یه کاری برات انجام میدن
یه جوری یه مدلی
یه کاری میکنن که خوشحالت کنن
 
میشه بگی من به جز سرافکندگی برات چه خاصیتی دارم؟
 
گاهی نگاهی به این نگاه خسته بنداز...
دلش برات پر میکشه..ولی شرمنده ست...
میشه دستمو بگیری؟
قبلنا می گفتن تفرقه بنداز حکومت کن الان عوض شده!
افکارو مشغول کن و با خیال راحت حکومت کن!
یارانه چندین ماه ملت یه دفعه ای بهشون داده شد با دوازده درصد سود! یعنی از این مضحک تر ممکن نبود. بعد تو این وضعیت دست تنگی همه، هزینه بعضی چیزا رفته بالا و چه سیاستی بالاتر از اینکه این اتفاق اول ماه رمضون بیفته!
منو از چی میترسونی؟
از تنهایی؟؟
یه نگاه بنداز ببین چند ساله تنهام
با وجود این آدمای دوروزه که بود و نبودشون فرقی برام نداره
اینا میرن چه تو بخوای چه نخوای
خودم راهیشون میکنم.. ببین
بازم منو بترسون از دردی که باهاش خو گرفتم
من خودم ته تمام لجبازیام
تنهایی ام انتخاب خودمه
قلمم پیرمرد غرغرو ریش بلندِ کثیفِ ژنده پوشِ کمر خمیده ی سیگار به دستِ الکل در جیبی شده که جز اِهن و اوهون و نشخوار فحش ناموس به این و اون چیزی ازش در نمیاد.
ممکنه زیاد بیاد اینطرفا حرف مفت بزنه کارشه ... از بس که حرف مفت شنیده.
 
ناموس کلمه سکسیستیه شما بخون فحش بد. اون پیر مرد بهش میگه ناموسی.
شاید فکر کنید سگ سیاه افسردگی انرژی آدم رو کم میکنه ولی یک مدلش هم هست که انرژیت رو زیاد میکنه جوری که آخر سر از انرژی اضافه ای ک بعد از اون همه کار درونت م
بنظرم خیلی پولدار شدن فقط اولش سخته .
به شدت موافق با این جمله هستم که میگن " پول ، پول میاره "
فقط سرمایه اولیه به دست اوردن کمی سخته ..
وگرنه شما با سود کسب و کارت همزمان به کسب و کار دیگه راه بنداز !
یا کسب و کارتو زنجیره ای کن ..
کم کم میشی پولدار ..
یکم دیگه که بگذره  میشی خیلی پولدار !
هاشم رمضانی پاشو داداش
Download New Music Hashem Ramezani – Pasho Dadash
دانلود آهنگ پاشو داداش  به همراه متن آهنگ ازرسانه ویک موزیک با بالاترین سرعت و قابلیت پخش آنلاین
با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
ادامه مطلب
مامان و برادر رفتن مشاوره معلوم نیس چی گفتن. مامان هم تعریف نمیکنه که چی شده. فقط گفت مشاور گفته باید خواهر و پدر هم باشن. منم به فاصله صدم ثانیه جبهه گرفتم و گفتم من هیچ قدمی در راستای بهتر شدن این رابطه بر نمی دارم. اگه بگه تخریبش کن چرا ولی درستش نمی کنم. نمیخوام درستش کنم. دیگه ریده دیگه. گندیه که زده. خواهرشو از دست داده. تمام.
حالا دارم فکر میکنم برم مشاور بهش بگم منو زورکی آوردن منم حرف تو رو گوش نمی دم ولی دوس داری خودتو خسته کن. بعد می گه پا
دیشب ساعت ۳ بود رفتم بخوابم. چشم‌هام رو که بستم بعد از چند ثانیه یک صدای خیلی یواش نایلون شنیدم. پاشدم نشستم نور موبایل انداختم به اطراف چیزی نبود. دوباره خوابیدم و دوباره صدا تکرار شد. دفعه سوم دیگه بلند شدم از تخت و چراغ‌ها رو روشن کردم و رفتم دنبال صدا... متوجه شدم صدا از اتاق بغلیه.
رفتم مستر رو بیدار کردم بهش میگم : پاشو از اتاق کناری صدا میاد. با حالت خواب و بیدار میگه : عزیزم بخواب صدای لوله هاست، آب توش میره صدا میده!! 
:| صدای لوله؟ :| 
میگ
عرضم به حضورتون که ما امتحاناتو پشت سر گذاشتیم..البته هنوز نمره هاش نیومده که ببینیم واقعا پشت سر گذاشتیم یا نه ولی امید داریم که پاس شده باشیم... روز اخرین امتحان هادسون اصلا از امتحانش راضی نبود و انقد درگیر بد دادن امتحانو حرف فلان استاد و چرا بهم اینو گفتو چرا من اونو گفتم و اینا بود که کلا انگار منو نمیدید خب منم که پتانسیل زیادی دارم که از این نوع رفتار و بی توجهی ناراحت شم! بهم برخورد حسابی...از فرداش محل ندادم گفتم بذا تو حال خودش باشه!! ی
به نام اوی من و تو ...
یادش بخیر!روز عقد آبجی منیژه، مامان خیلی ذوق زده بود. راه و بیراه اسفند دود میکرد و آیت الکرسی میخواند.یادمه، خان عمو که جعبه های میوه را آورد و چید کنار حوض، مادر دوید توی اتاق و گفت: منیره جان! پاشو مادر، پاشو بیا توی حیاط میوه هارا باهم بشوریم، وقت نیست ها...
با مادر کنار حوض فیروزه نشستیم. مامان نمیتونست ذوق و شوقش را مخفی کند. مُدام حرف میزد و بی جهت لبخند میزد و دعامیکرد.بهم گفت: بعد از رفتن بابات این حوض هم انگاری دلش گر
امیر المومنین علیه السلام ستون بهشت
علامه سید هاشم بحرانی رضوان الله علیه می‌نویسد:
٤٣- وفی الوسیلة عن عمرو بن الحمق، قال: كنت جالسا مع النبی صلى الله علیه وآله، فقال: یا عمرو، أتحب أن اریك عمود الجنة؟ قلت: بلی. ثم جاء علی علیه السلام؛ فقال: هذا وأهل بیته عمود الجنة.
در کتاب وسیلة المتعبدین آمده که عمرو بن حمق رحمه الله گفت: من با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشسته بودم که فرمودند: آیا دوست داری که عمود (ستون) بهشت را به تو نشان بدهم؟ عرض کردم
حالم خیلی بدِ خدایاچه باید کرد؟همه ش با سرنشینان اون هواپیما هم ذات پنداری میکنماولش حتما هواپیما تکون خورده و صدای مهیبی شنیدن و همه جیغ زدن و ترسیدنبعدم خلبان چیزهایی گفتههمه ش و داد و گریه و ترس قلبشون اومده تو دهنشوونتا بخواد بشینه رو زمین و نهایت منفجر بشه چه بر اونها گذشتهبجای تک تک اون بچه های کوچیک ...بجای مادرها و اون زن حامله...
بجای همه مردهای سرزمینم...
و امیدها و ارزوها
 
اندوه خوردم و رنج بردم و ترسیدم و جا خوردمو گریه کردم و سکوتخ
ترجیح میدم راحع به خیلی چیزها حرف نزنم
تا واکنشی رو نبینم ، که توقعش رو ندارم
کاش آدما "همه ی" فکراشونو می گفتن. قبل از اینکه ببینن درسته یا غلط. می گفتن. می گفتن
صاف. مستقیم.
 
من از فلانی بدم میاد ، چون پر روئه
من از کوله پشتی ئه تو خوشم میاد
من از راه رفتن اون بدم میاد
بهت گفته بودم دندونات خیلی گنده ن ؟
یادم بنداز بهش بگم مامانش خیلی مهربونه
تو قشنگی. و این آخرین حرف امروزمه.
همیشه دلم میخواست راننده ماشین پلیس باشمبلندگو بگیرم دستم بگم :»راننده پژو سفید حرکت کن...»ریو؟ سرت رو بنداز پایین ، مگه خودت خواهر مادر نداری ؟؟؟»لندکروز مشکی؟شیطون دخترای قشنگی سوار کردی»۲۰۶ صندوق دار!!! آهنگت خیلی قدیمیه عوضش کن»بنز مشکی ...... بننننززز ...... فخر میفروشیبزن بغل
سلام و درود 
زمین فراخ و دشت و کوه سجاده  ما 
روح دل شادشود از غم پر باده  ما
بوی یاری بفرستاد به صحرا دل ما 
سوته دل ریخت به لعلم قدح تازه ما
راوی آورد خبرم را به دیباچه یار 
که سجودش بکشد هق هق و هر ناله ما
من به نازم که به این یار به هر مجلس ما 
روشنایست نگهش بین ره ظلمانی پر ضاله ما
..............    ..................... .....   ............................
شب باشه امتحان باشه خستگی باشه ولی خب خوابی نباشه !!!!
شبم بخیر 
خدایا شکرتون
خدایا فردا یه نگاه با برکت به همه بنده هات
 
هو الحی
.
#قسمت_نوزدهم
.
موقع نماز صبح پیرمرد بیدارم کرد
- پاشو بابا جان
پاشو نمازت رو بخون
بیدار شدم
تب کارن بهتر شده بود اما هنوز هذیون می گفت
پیر مرد تا صبح نخوابیده بود
- تاصبح طفل معصوم اسم تو رو می گفت
زینب خاتون، بابا جان، جانماز من و بیار کمک کن نمازم رو بخونم
بلد شدم
سه شنبه بود
ادامه مطلب
خب دیشب آقا پسر مامانشو از خواب بیدار میکنه که مامانی پاشو من دیگه دارم میام
مامانشو میارن بیمارستان و صبح ساعت 10:50 کوچولومون دنیا میاد
مامانم 8 صبح زنگ زد و گفتش که اومدن بیمارستان ولی پسره هنوز نیامده
هرچی گفتم مامانی ما راه بیفتیم گفت نه زوده :/
ساعت 9 بابام زنگ زد و مامانم گفت بیایید :/
دیگه تا بابام رفت ماشینو برد کارواش و من وسیله جمع کردم شد ی ربع 11
داشتیم از خونه میامدیم که مامانم زنگ زد پسرههههه اووووومد
دیگه با خوشحالی به سمت شهر خواهر
به تازگی موزیک ویدیو شاه کش از حمید صفت منتشر شده است که در ادامه می توانید این موزیک ویدیو را تماشا کنید.
 
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 1080
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 720
دانلود موزیک ویدیو حمید صفت - شاه کش با کیفیت 480
 
متن آهنگ حمید صفت به نام شاه کش (موزیک ویدیو)
بگو هیشکی پشت عشقم بد نگههرچند هرچی خاطره داریماز قبل پر پرهتوی مردادیم اما امشباز همه ی شبای زندگیم سردترهاگه تنت یخ زده اینبار به جا بالا کف پا
پنج‌شنبه‌ها وانت جمع‌آوری بازیافتی‌ها میاد. ما بازیافتی‌های درشت رو جدا می‌کنیم، کوچیک‌ها رو نه؛ و تو حیاط پشت اجاق تک شعله نگهشون می‌داریم. داشتم جمعشون می‌کردم که ببرم دم در، ناگهان سه متر پرت شدم عقب! (شاید هم سه سانتی‌متر ) یه گربه تو کارتن‌های رشته خوابیده بود. غافلگیر شدم، وگرنه گربه که ترس نداره. می‌خواستم کارتن‌ها رو هم ببرم، ولی هرچی بهش گفتم پاشو، پا نشد :| هلش دادم و گفتم پاشو بازم پا نشد :| (خجالتم خوب چیزیه والا!) دیگه منم دل
کسی که فقط پیش پاشو ببینه از دیدن دور عاجزه، اما دوراندیشی که جلوی پاشو نبینه ممکنه با سر بخوره زمین!
نمایشنامه چهار صندوق. بهرام بیضایی.
----------------
ماجرا از اونجا شروع شد که ماه رمضون سه سال پیش ما به صورت رایگان :) رفتیم نمایش مجلس ضربت زدن نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی محمد رحمانیان. خیلی روم اثر گذاشت و در نتیجه زنگ زدم به دفتر انتشارات روشنگران که کتابای بیضایی رو چاپ می‌کنه و از محل کارم رفتم یوسف‌آباد دفتر انتشارات. دو تا آقا توی یه
دانلود آهنگ جدید امید جهان به نام پاشو بیا با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Omid Jahan Called Pasho Bia
 
دانلود آهنگ امید جهان به نام پاشو بیا


دانلود ،
موزیک ،
دانلود موزیک ،
دانلود آهنگ
 ،
دانلود آهنگ جدید  ،
موزیک جدید ،
آهنگ جدید ،
دانلود موزیک جدید ،
دانلود مداحی ،
دانلود نوحه ، نوحه ،
دانلود نوحه جدید

ادامه مطلب
از نشریه بهم می‌گن خب دیگه، خندیدیم، دورکاری بسه، دو هفتۀ قرنطینه‌ات هم که تموم شده، پاشو خودت رو لوس نکن، دیدی هیچ هم کرونا نگرفته بودی؟ پاشو بیا درست سر کارت. اگر هم تا قبل از تو با دو تا ویراستار کار می‌کردیم، حالا خوش داریم فقط با تو کار کنیم. دیگه بالاخره کاره دیگه، حالا اگه روزهای صفحه‌بندی هم پوستت کنده شد، شد دیگه، کاره دیگه، کاری‌اش نمی‌شه کرد. توی این نهاد انقلابی همۀ نیروها جان‌برکف هستن، شما هم یکی‌اش. اصلاً معلوم نیست این ق
برام یه قفس بساز؛بدون پنجره،بدون در،منو بنداز اون تو و خودت بیرون در وایساتو کِ اون بیرون باشی میتونم فقط بِ نشستن تو پشت دیوارِ سرد فکر کنمتو کِ منو محصور کنی فقط ذهنم درگیر تویی میشه کِ منو بِ خاطر نجاتِ خودم بِ زنجیر کردیتو منو حبس میکنی ولی خودت هم با من داخل قفسِ بی نور نفس می کشی!کنار منی و نمیذاری لحظه ای ذهنم بِ خطا بره،نمیذاری لحظه ای بِ جهنمی ک توش بودم برگردم!تو باش؛پشت دیوار باش...لمس نشدنی باش...باش کِ بودنت اجزای متلاشی منو کنار ه
دیدم کار خاصی ندارم...ناهارم رو ساعت دو خوردم و رفتم دراز کشیدم...
خواب ها دیدم که مپرس...خواب میدیدم یکی میاد میزنه به در میگه پاشو check out کن...پاشو از پرواز جا نمونی...
من چرا اینقدر ناخوداگاهم شرطی میشه...حالا یه روز تو هتل موندم...این خوابا و اداها چیه؟
از خواب که بیدار شدم دیدم از ایتالیا ایمیل اومده که اومدی بیا تو امورات تدارکاتی کمک کن...منم گفتم چشم...
نیم ساعت بعد دیدم یه شماره ایتالیا زنگ زد...گفتم چه مهم شدم من...
یه اقایی با لهجه اقای دولازلو
هر آدمی یه موقع وا میده... نه اینکه همه اش محیط هولش میده. خودش دیگه نمیتونه متفاوت بودن تحمل کنه. ایا گناه آخرین سربازی با وجود دیدن فداکاری تمام دوستانش باز شمشیرش رو بنداز پایین قابل بخششه؟
دارم وا میرم ... چیزی که در پس سالها من رو من کرد داره آب میشه. دردی تا مغز استخوان روحم را پاره پاره میکنه.
کاش یکی که قبولش داشتم بهم میگفتم که چشمه؟
درد نابودیه؟ یا درد یک تولد؟
نمیدانم چرا همیشه با خودم در جنگم. جنگی میان خون و آتش. مگر جنگ بی قربانی میشه
از اونجایی که نمی‌خوایم مسمومش کنیم با حرف زدنمون،‌ هیز دد تو آس.
ولی من به شدت نگرانم. اینا حالتای عادیش نیست. معمولا داد نمیزنه سرم. معمولا وقتی میگم خدافظ نمیگه اوکی بای و معمولا شلنگ رو به سمت هیچ انسانی نمیگیره و سر تا پاشو با دستشویی یکی کنه. واقعا نگرانم.
میدونید،اصلن تصور اینکه یه جا باشم که دست هیچ آشنایی بهم نرسه و از همه جمع ها و دورهمیا دور باشم ،صد سال یه بار کسی نتونه پاشو خونم بزاره،دقت کنید حتی تصورشم روحمو ارضا میکنه!!!
بعد با من راجب غربت صحبت میکنی؟لعنتی من شبا میخوابم که رویای غربت ببینم
دیروز موس موس ح رو کردم، امروز دوباره بلاکم کرد. خیلی خرم و این خریت حالم رو بد کرده. روز با گندی شروع شد اما نباید همینجور ادامه پیدا کنه.
پاشو دختر دنیا به آخرش که نرسیده که؟ گند زدی مثل هزاران بار دیگه و خب پا میشی.
درس بگیر همین.
پا شو برو حموم و بعد قهوه و کتاب و زندگی. هیچ وقت دیر نیست.
-پاشو آقا ماهان. پاشو دیگه. دیرت میشه اونوقت غر غر کردنت برای منه.با عجله لباس های دیروزی را می پوشم . هرچه حسین اصرار می کند که لقمه ای صبحانه بخورم مثل همیشه صبحانه نخورده از خانه بیرون می زنم. چند دقیقه ای طول می کشد تا به ایستگاه مترو برسم. صبح ها متروی تهران بیشتر به ویترین عروسک فروشی شبیه است. با وجود اینکه تا هتل با تمام توان دویدم اما بازهم چند دقیقه ای دیرتر از وقت مقرر می رسم . خداراشکر مدیر شیفت هنوز نرسیده . -بچه ها زود باشید سریع لباس
برنج و ماش را خوب بجوشان.هویج های آبپز را اضافه کن.صبر کن تا آبش را برچیند.حالا دوتا شعله پخش کن بنداز زیر قابلمه و منتظر بمان تا "دمپختک" بخار بیاندازد و با خیال راحت بپزد.قابلمه را بگذار توی زیرزمین.مارمولک گوشتالوی آنجا همه را میخورد و آرام آرام بزرگتر می‌شود.یک روز با دمپایی میکوبد تو فرق سرت.محتویات لزج معده‌ات پهن می‌شود روی زمین سرد و مرطوب.هیچ کسی جمعت هم نمیکند.مورچه ها ذره‌ذره‌ات را جدا می‌کنند برای قوت زمستانشان.
آفتاب نارنجی غ
مادرش نقل می کند: سیدرضا حسینی که دایی محمد حسین بود، سال 1366 به شهادت رسید. ایشان را در امامزاده علی اکبر چیذر دفن کردیم. سال های بعد که پسرخاله ی محمد حسین فوت کرد، تابوت او را به امامزاده برده و اتفاقا کنار قبر دایی اش گذاشته بودند تا مزارش برای دفن آماده شود. محمد حسین آن روز دست روی تابوت پسرخاله اش گذاشته و گفته بود: آقا محسن، از جای من پاشو اینجا جای من است!
آن موقع همه این کلام را شنیدند اما کسی متوجه نشده بود که منظور پسرم از این حرف چیست.
همین که پاشو گذاشت تو حیاط و از نظر ناپدید شد، برگشتم گفتم یعنی شبو می مونه؟! ای کاش نمونه... دیدم گلی اینا دارن هیس هیس می کنن... 
بعدش آروم بهم گفتن که چرا اینو گفتی تو اژ کجا می دونی برنامه ضبط صدای گوشیش رو روشن نکرده؟!
خداااااایا... ماجرا رو پلیسی معمایی می کنن! 
می خوام اهمیت ندما ولی هی فکرم درگیر می شه!
اضطراب های بی خود و بی جهت!
+ حافظ
بکم بیشتر از سطح ظاهری فکر کن
و به عمق مسائل بنگر..
نه انقدر هم که در ان غرق شوی و زمان از دستت بره بیرون 
این خوشی های زودگذر رو بنداز دور 
موزیک و اینا 
فضای مجازی
یا حداقل کنترلشون کن !
این چیزای هدر دهنده وقتو بشاش توش 
بخدا وقتی که پولدار شدی 
و دورت مدیر برنامه برات پلی لیست درست میکنه 
و تو عشق و حال 
فقط لش 
پول رو پول 
بخدا باید یه چند سالی نون و تره بخوری 
پتا یه عمر باقی ماندتو نون رو با کره بخوری!
الان که نه 
تا بوده و تا هست پول قدرته !
تا الان از صبح تا حالا که ساعت ۷ عه شبه و کلی امتحان و کار برای انجام دادن داری،این همه از وقتت رو کشتی،بهش فکر کردی فکر کردی خودت رو کلافه کردی بسه بسه!ببین بعد از رفتنش چقدر عوض شدی چقدر پیشرفت کردیببین دویدی دنبال کار ببین نترسیدی از آینده ببین قلدرانه جلوی اهدافت وایسادی و گفتی میخواهم بهشون برسم پس میرسم؟یادته دخترک تو اوج ناراحتی میرفتی سر کار؟یادته تلاشت رو سر کلاسا؟یادت رفته ترم ۳ مهندسی و کار کردنتو؟چرا متوقف شدی؟چرا داری میزاری ز
امروز نبات رو دیدم، فیلم نبات رو میگم.خیلی تیکه هاشو انگار از روی من و بابام ساختن،خیییلی جاهاشو ها، اصلا بدجوری همزاد پنداری کردم باهاشون :)) 
+ از بعد لغو توافقات کلا سر هر چیزی گیر میده:( یعنی کلا باهام خوب نیست،مثلا امروز اومد گیر داد چرا نشستی بازی می کنی، پاشو برو سر درس ات :/ یا مثلا ساعت نه و نیم گیر میده پاشو برو بگیر بخواب-_- ولی اینا مهم نیست یعنی خودم می دونم واسه چیه چون هنوز عذرخواهی نکردم:| ولی وااای....امروز یه گیری داد،خیلی بد بود خی
اگه میخوای بدونی مردم یه کشور چه طور زندگی می کنند و چقدر ثروتمندند، یه نگاه به آشغالایی که سرکوچه هاشون میذارن بنداز.
+از منطقه ی بالا تا پایین شهر اگر یه نگاه بندازیم می بینیم که هر روز چقدر غذا دور ریخته میشه، تو زمان همین خونه تکونی برای عید،باید می دید که چه وسایلی دور ریخته میشه.ما شاید سرسری همیشه گذر کردیم ولی اگه دقت کنیم از همین زباله هایی که دور می ریزیم می شه فهمید که مردم ثروتمندی هستیم اونقدر که بعضی از هم وطنامون از لابه لای همی
این زندگی خودته
درسته زندگی سختی داری و تحملش سخته
ولی این بهرحال زندگی خودته
میتونی پاشی و تغییرش بدی
میتونی بشینی صب تا شب ناله کنی و غصه بخوری
دوروبرتم ک ببینی از این نوع دومیا زیادن که همش در حال ناله ان
انتخاب با خودته
پاشو تغییرش بده تا زندگیی داشته باشی ک خیلیا ندارن✌
رمان قلب آهنی
دانلود رمان قلب آهنی اثر زینب رحیمی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا ویرایش شده با لینک مستقیم
داستان در مورد بخت و طالع سه دختر جوان می باشد که با ورود به دانشگاه و اجتماع زندگی آنها تغییر می کند ، دخترانی از جنس آرامش و شیطنت های کودکانه دخترانی که با تغییراتی در زندگیشان به زیبایی های زندگی پی می ببرند ، هر کدام در پی جستجو کردن و یافتن راهی برای خارج کردن زندگی خود از یکنواختی های تلخ و خسته کننده اند ، پس با هم ببینیم که
هر روز که از دانشگاه برمیگردم خوابگاه یه جون از جونام کم میشه
عین مبارزای مورتال کومبات(درسته؟)
مگه میشه ۱۹ واحد داشته باشی
از شنبه تا چهارشنبه
۸ صبح تا خود شب
؟؟
آیا انصافه؟
این حجم از فعالیت درسی برای دانشجویی که مدرکشو میخواد بزاره سر کوزه آبشو بخوره یکم زیاد نیست؟
خسته‌ام...مثل خرس قطبی که وسط خواب زمستونی پیدارش کردن میگن پاشو دستت زیر سرت مونده کبود شده...هعی
جملاتی که با طلا باید نوشت؛ 
1.. گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند ..                               2..“پایِ “معرفت که میاد وسط “دستِ “خیلیا کوتاه میشه. .3..یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت.. اگه خودتو بگیری میندازنت !4..مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند :معذرت میخوام ..5..مزرعه را موریانه خورد،ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم ،لعنت به این حماقت!6..آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوس
متن آهنگ اینجا تهرانه یعنی شهری که سروش هیچکس
اینجا تهرانه
ورس1: اینجا تهرانه یعنی شهری که
هرچی که توش میبینی باعث تحریکه
تحریک روحت تا تو آشغال دونی
می فهمی تو هم آدم نیستی یه آشغال بودی
اینجا همه گرگن می خوای باشی مثل بره
بذار چشم و گوشتو باز کنم من یه ذره
اینجا تهرانه لعنتی شوخی نیستش
خبری از گل و بستنیه چوبی نیستش
اینجا جنگله بخور تا خورده نشی
اینجا نصف عقده این نصف وحشی
اختلاف طبقاتی اینجا بیداد می کنه
روح مردمو زخمی و بیمار می کنه
همه کن
رمان فاز تنهایی
دانلود رمان فاز تنهایی اثر ریحانه صدری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان این رمان راجب دختر فرانسوی به اسم ماریا است که به سبب حرفه پدرش که پلیس هست مورد تهدید گروهی از مافیا قرار می گیرد ، او ناچار می شود با امیرعلی که یک پلیس متعصب ایرانی است ازدواج کند و با امیرعلی به ایران بیاید ، اختلاف فرهنگی و عقیدتی این دو شخص پیشامدی به وجود می آورد که خواندنش خالی از لطف نیست …
خلاصه رمان فاز ت
میگن زمانی که حضرت موسی مقابل ساحران فرعون قرار گرفت
  چشمش به مار ها افتاد دلش لرزید..ترسید
پیش خودش گفت خدایا نکنه فکر کنن منم سحره کارم،نکنه فک کنن منم جادوگرم و ایمان نیارن..خدا به حضرت موسی خطاب میده:موسی از چی میترسی؟ من هستم..تو منو داری!
عصاتو بنداز ترس به دلت راه ندهعصا میفته به یک اژدها تبدیل میشه و تمام مارهارو میبلعه
اونوقت تمام ساحرا زانو میزنن و میگن ما ایمان آوردیم به خدای هارون و موسی:)
+قسم به لحظه ای که شکسته ای و جز خدایت مرهم
بسم الله الرحمن الرحیم ./
کل کتابُ اگه بخوام تو یه خط تعریف کنم میگه : 
ذهنتو از چرت و پرتایی که به طور ناخودآگاه باور کردی رها کن ، ببین چه تغییری تو زندگیت میخوای بکنی و همین الان پاشو و عمل کن ! تامام

شعار کتاب اینه که : کمتر فکر کن و دل به زندگی بده ! البته منظورش از فکر کردن خودگویی های اشتباهه که تو ذهنت تکرار میشه مث من خنگم ، من نمیتونم ، من زشتم ، من چاقم ، من بلد نیستم و ...
.
امتیازی که به کتاب میدم ۸ از ۱۰
و میگم × ارزش خریدن داره ×
.
۱۳۹۸/۲/۱
بسم الله الرحمن الرحیم ./
کل کتابُ اگه بخوام تو یه خط تعریف کنم میگه : 
ذهنتو از چرت و پرتایی که به طور ناخودآگاه باور کردی رها کن ، ببین چه تغییری تو زندگیت میخوای بکنی و همین الان پاشو و عمل کن ! تامام
شعار کتاب اینه که : کمتر فکر کن و دل به زندگی بده ! البته منظورش از فکر کردن خودگویی های اشتباهه که تو ذهنت تکرار میشه مث من خنگم ، من نمیتونم ، من زشتم ، من چاقم ، من بلد نیستم و ...
.
امتیازی که به کتاب میدم ۸ از ۱۰
و میگم × ارزش خریدن داره ×
.
۱۳۹۸/۲/۱۷
رمان فاز تنهایی
دانلود رمان فاز تنهایی اثر ریحانه صدری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان این رمان راجب دختر فرانسوی به اسم ماریا است که به سبب حرفه پدرش که پلیس هست مورد تهدید گروهی از مافیا قرار می گیرد ، او ناچار می شود با امیرعلی که یک پلیس متعصب ایرانی است ازدواج کند و با امیرعلی به ایران بیاید ، اختلاف فرهنگی و عقیدتی این دو شخص پیشامدی به وجود می آورد که خواندنش خالی از لطف نیست …
خلاصه رمان فاز ت
من الساعات المؤلمة على خادم الحسین(ع) من أصحاب المواكب هی ساعة نفاد ما یستضیف به زوّار الحسین(ع). تراه نشطا مغتبطا مستبشرا ما دام قادرا على تقدیم شیء للزوّار السائرین على أقدامهم إلى أبی الأحرار(ع)، ولكن ما إن ینتهی زاده وتصفرّ یدُه، یخامره شعور هو أشبه شیء بالخجل والانكسار! إن هذا الشعور نفسَه، ولكن بشكل أشدّ، یعتری الشابّ المجاهد فی سبیل الله أیضا إن أصیب بجرح فی جسمه ووجد نفسه عاجزا عن القتال بعد الیوم، فإنها ساعة قاتلة علیه. والله یعلم
 
متن و ترجمه آهنگ Yamgur از Ilyas yalcintas
 
 
 
Sen yorgun düşmüş kara ayaz aşka suskun
تو یک سوز زمستانی سرد و خسته هستی که در مقابل عشق سکوت کردی
Yok başka bir yol kanatlarin rengi solgun
راه دیگه ای نیست، رنگ بال و پر عشقت پریده
Bilsen kendimden uzaktayim dönmem harbimden iraktayim
من از خودم دورم و عوض شدم ( از صلحم فاصله گرفته ام )
Kalbinden at varmaz elim yaşli gözüm aşka küsüm
منو از قلبت بنداز بیرون دستم نمیرسه، چشمام گریونه و از عشق قهر کردم
Derdinle çok yandi tenim
با درد تو تنم زیاد سوخت
باران برای تو، گل برای باغچه و تو برای من
 
اسم میرزای شیرازی بزرگ را شنیده اید. ولی اسم میرزای شیرازی کوچک را... میرزای شیرازی بزرگ مرحوم آمریرزا محمد حسن  آیت الله (اعلی الله مقامه) همان کسی‌ست که تحریم تنباکو را فتوا داد. میرزای کوچک، مرحوم آمیرزا محمد تقی شیرازی‌ست که شاگرد ایشان بوده. همان کسی که در عراق فتوای جهاد با انگلیسها را داد و استقلال عراق مرهون زحمات این مرد است و الان هم قبر این مرد بزرگ در عراق یک مزار بزرگی‌ست. خود ما ایرانی‌ها زیاد ایشان را نمی‌شناسیم ولی عراقی‌
قسمت هفتم 
 
+ نمی دونم ! اهم اهم
 
 بک : فلفل !!!
 +تنده تند !!
 بک :ببخشید خانم شما توی این غدا فلفل ریختید ؟؟؟
  ×ام نه نریختیم اصلا تو این غدا فلفل نمی ریزیم .
بک : اوووف .
× شاید اشپز جدیدمون ریخته باشه !! بزاریذ ازش بپورسم .
بک : باشه .
+ این توش فلفله دیگه چیو می خوای بپرسی ؟؟
بک : راست میگی ولی ازش بپرسیم چه فلفلی ریخته .
+ راست میگی !! اهم اهم اهم  معلومه از شانس گند من فلفل سیاهههه .
بک : نفوذ بد نزن !!
× با عرض معذرت توش فلفل سیاه ریخته .. واقعا عذر می
حمیدرضا سرما خورده از دایانا گرفته. یک وجب بچه چنان ویروسی داشت که همه رو سرماخورده کرد.
دوتا سرفه تو صوزت من کرده بود گلو درد شده بودم..
امشب من و حمید جدا از هم میخوابیم بدون حمید خوابم نمیبره. عادت کردم شبا بغلم کنه. هرشب وقتی میخوام بخوابم چه باهم یخوابیم چه من بعد از یکی دوساعت بیام رو تخت که حمید خواب باشه، برمیگرده سمتم دستشو میندازه دورم پاشو هم میندازه دور کمرم. امشب چون سرماخورده و نزدیک کنکور منه گفت پیش هم نباشیم تا من حالم بهتر بشه
وقتی کسی تعریف میکنه که یه مارمولکو کشته من غش میکنم و مدام بهش میگم چطور تونستی؟؟؟
اگه ببینمش که ممکنه تا مرز سکته هم برم
درمورد سوسک هم حداقل جیغ میکشیدم که از وقتی تو خونه قبلی لونه کردن صمیمی تر شدیم باهم :)
در مورد مار نمیتونم فک کنم! و اگه فیلمشو ببینم حتما شب خواب وحشتناکی از خواهم دید!
.
.
.
اما همین من سر کلاس آزمایشگاه فیزیولوژی
وقتی قرار بود نواسانات ماهیچه پشت پای قورباغه رو اندازه گیری کنیم داوطلب شدم از طرف خانوم ها قورباغه ی بی نو
شب دیر رسیدیم خونه و بی توجه به آلارم گوشی صبح گرفتم خوابیدم. فسقل رو بهونه کردم که شب دیر خوابیده و الان نمی تونه بیدار شه. تو این حال خوشم واسه بیشتر خوابیدن آقا شازده اومد بالای سرم که صبحه و پاشو بریم مهد. یک ور وجودم خواست غر بزنه که اه آسایش نداری از دست این بچه ها و اون طرف وجودم گفت هزاران هزار بار این اتفاق برای تو افتاده مثلا پارسال فلان روز و اصلن جزییات اون روز یادت نیست که چقدر خسته بودی و چقدر دلت میخواست بخوابی و وقتی نخوابیدی چه ح
تو این سیزده روزی که رفتم سر کار، امروز صاحب کار دو تا دسته گل به آب داد و به نام من ثبتش کرد.
1) هر لباسی رو نمیشه با هم شست. برخی لباس ها رنگ پس میدن. برخی زیاد باید شسته بشن و برخی متوسط و برخی هم فقط آبکشی. تو اینها برند هاکوپیان از همه گرون تر و شستن اون مهم تر هست. من بی اجازه صاحب کار هیچ لباسی رو توی لباسشویی ننداخته و کاری نمیکنم. کاری که میکنم جدا کردن لباس های تیره از روشن و گشتن جیب اونها و چک کردن اینهست که لکه های نداشته باشن. امروز دقیقا
رسواسازی معاویه در سرزمین منا و استناد به حدیث غدیر توسط امام حسین علیه السلام
علامه امینی رضوان الله علیه در کتاب شریف الغدیر می‌نویسد:
ذكر التابعی الكبیر أبو صادق سلیم بن قیس الهلالی فی كتابه جملا ضافیة حول شدة نكیر معاویة بن أبی سفیان على شیعة أمیر المؤمنین علیه السلام وموالیه بعد شهادته ثم قال. فلما كان قبل موت معاویة بسنتین حج الحسین بن علی علیهما السلام ، وعبد الله بن عباس ، وعبد الله بن جعفر ، فجمع الحسین بنی هاشم رجالهم ونسائهم ومو
+خب اصال من بلد نیستم چطور دوست پیدا کنم.
-من بهت یاد می دم اصال چندا از رفیقای خودمو بهت پیشنهاد می کنم. از اون چشم رنگیا
+من سنمم کمه ؛ اعصابم نمیکشه؛..... نمی دونم به کی اعتماد کنم ،.......... اصال نمی دونم باید چیکار کنم.
-تو کارت نباشه من هر چی گفتم انجام بده . فعال از وجود من استفاده کن ؛ پاشو بریم.......... پاشو........
وجدان:چی شد ؛ حداقل میزاشتی پسرای دیگه بهش نزدیک نشن !! آخه تو مردی!
تو داداشی اون بودی ........بعد ؛ االن شدی الشی..............
چیه؟ طلبکاری؟ چون که
زندگی کردن با معیارهای حال حاضر جامعه و بقیه‌ی آدم‌ها خیلی سخت باید باشه. تصور کن برای این که مورد قبولشون قرار بگیری مجبوری انقدر استرس بکشی تا بهترین دانشگاه قبول بشی! مجبوری شغلی داشته باشی که از نظر اون‌ها مناسبه! مجبوری عمل جراحی کنی که به نظرشون زیبا به نظر برسی! رژیم‌های سخت بگیری که اندامت رو بپسندن! مجبوری با زن یا مردی زندگی کنی که از نظر بقیه مناسبه و یا سبک زندگی رو دنبال کنی که جامعه ازت میخواد! شاید متوجهش نشده باشی پس گاهی یه
#برشی‌از_پیام‌_یکی‌از_تنها‌مسیری‌ها
...در احوالات یکی از علما خوندم که مادرشون وقتی ایشون کار اشتباهی انجام میدادن اون هارو از کار کردن منع میکردن مثلا نمیذاشتن ظرف بشویند، یا سایر کارهای منزل، میگفتن با اینکار مادرم کار کردن رو در نظر ما با ارزش جلوه میدادند و بیکاری رو نوعی تنبیه و بی ارزش.
مادران الان چیکار میکنن بچه شون کار اشتباه میکنه میگن پاشو ظرفها رو بشور، درواقع کارکردن رو نوعی تنبیه قلمداد میکنن و بیکاری رو تشویق
روز مرد پیشاپیش مبارک
(کسی نبوده این متنو 2 مرتبه نخونده باشه)
♥️
سلامتی مرد زندگیم♥️
♥️
آقامونو میگم♥️
❣️
وقتی من صداش میکنم نمیگه هاااان یا بله، داد میزنه میگه بگو خانووومم جووونم عشقم....
❣️
وقتی باهاش قهر میکنم اون قهر نمیکنه، میاد لپمو میکشه و میگه حق با توئه گلم، آشتی نفسمم عمررمم...
❣️
وقتی میگم نسبت بهم بی محلی میکنی، نمیگه آره تو اینجوری فکر میکنی!!!!
❣️
وقتو بی وقت بهم مسیج میزنه، میگه ببین من به فکرتم عروسک قشنگم... من اگه تو را
امروز بالاخره بعد از چندین روز متوالی مامان خانوم زنگ زدن بهم!
بعد کلی سوال و جواب و نصحیت و این چیزا بهم گفت که آخر هفته رو بیا خونه،اما حوصله نداشتم برم و الکی گفتم که درگیر درس و امتحانای میانترم هستم و وقت نمیکنم بیام! اما درس کجا بود؟! :))
کی حال داره این همه راهو بره تا خونه و یکی دو روز بعد دوباره برگرده تهران... من کلا این مدلیم که وقتی یه مدت یه جا بمونم عادت میکنم به اونجا و واسم عادی میشه مثلا وقتی میرم خونه بعد دوباره برمیگردم این خوا
نمیدونم الان کجایی!
اسمت چیه!
موهات چجوریه
نمیدونم به چی داری فکر میکنی و تو فکرت کدوم دختره
بارون میاد...
شدید...
جوری که دلم میخواد برم زیر بارون و خیس خیس بشم
بچرخمو گریه کنم و حالم خوب شه
میدونی...خیلی این روز بارونی دلم میخواست تو هم بودی
میومدی پیشم
باهم اینجا چایی میخوردیم
تو منو میخندوندی و من سرمو میذاشتم رو شونه هات
تویهم میگفتی چقدر دوستم داری
منم تو گوشت میگفتم که عاشقتم
بارون شدت گرفته!
باد میاد و یه ذره سرده
کاش بودی و خودمو تو
واسه همه زنگ زدنات مرسی از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
دانلود اهنگ واسه همه زنگ زدنات مرسی بیا قرش بده سکسی واسه همه کادوهات
Gentleman Lyrics هی وقتشه بدی لب روی baby اول اول بگیر کمر و هی قر بیا بیا قرش بده سکسی واسه همه زنگوله زدنات ممنون واسه همه. بیا بیا قرش بده واسه همه زنگوله زدنات ممنون واسه همه پیگیریات ممنون واسه همه ی کادوهات ممنون آه بدن و ببین جوون اب خودتو بلرزون اب همه میگن ساسی پاشو همه.
ادامه مطلب
متن اهنگ مسعود امامی به نام سردم شده
بی تو همیشه تک و تنهام گم توی رگبار زمستونهیزم توی شومینه بنداز منو بگیر از برف و بارونسینم پر از خش خش برگاس نپرس که چی شدم چطورمسردم شده به جای شالت دستاتو حلقه کن به دورمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمگم کرده بودمت عزیزم پشت روزای بی نشونمیه قهوه ی گرم و یه لبخند بسه که حس کنم تو خونمدستامو محکم تر نگهدار یه باد بومی ماهو بردهاز وقتی که تورو ندیدم شب ها
بسم الله الرحمن الرحیم ./
 
محمدحسین یک سالشه ! تب ِ بیرون رفتن داره بچه ... یه جا بند نمیشه ، هر وقت میخواد از خونه بزنه بیرون ، درو روش قفل میکنن ! مامانش میدونه که به محض اینکه پاشو بذاره بیرون سه طبقه پله رو میره بالا و میاد پایین ... احتمال میده بخوره زمین ... فقط احتمال ! اون یه مادره ، و عاشق بچه ش ... ازش‌ مراقبت میکنه :) خدا هم یه وقتایی همه ی درا رو رومون قفل میکنه ! فرقش اینه که خدا احتمال نمیده بلایی سرمون بیاد ، مطمئنه ... خدایا برای همه ی بلاها
سلاااام.
1. عادت به اسپیلت ندارم، از وقتی اومدم اینجا هی فین فین مف مف فین فین مف مف عطسه عطسه :| 
2. باورتون نمیشه دیشب تو جشن چندبار با اون کفشای لنتی رو سنگا خوردم زمین و به روی خودم نیاوردم :)) ولی فدا سرم در عوضش عروس دوماد جذابمون خیلی بهم میان :)))
3. دیجیه من نمیدونم شی ژده بود که... هی میگفت "شاتومات" بیا وسط. هی پسر داییمو صدا میکنم "شاتومات" :)))
4. ملت میان شمال باربیکیو میزنن، من بدبخت کهیر! حسرت به دلم موند یههه بار بیام شمال و کهیر نزنم :| می خار
بسم الله الرحمن الرحیم ./
کل کتابُ اگه بخوام تو یه خط تعریف کنم میگه : 
ذهنتو از چرت و پرتایی که به طور ناخودآگاه باور کردی رها کن ، ببین چه تغییری تو زندگیت میخوای بکنی و همین الان پاشو و عمل کن ! تامام

شعار کتاب اینه که : کمتر فکر کن و دل به زندگی بده ! البته منظورش از فکر کردن خودگویی های اشتباهه که تو ذهنت تکرار میشه مث من خنگم ، من نمیتونم ، من زشتم ، من چاقم ، من بلد نیستم و ...
.
امتیازی که به کتاب میدم ۸ از ۱۰
و میگم × ارزش خریدن داره ×
.
۱۳۹۸/۲/۱
امیر بیدار بود. اما بیداری‌اش آن‌قدر غیرعادی بود که وقتی خوابید ...

تصویر از مادر امیر آرام آرام به سمت امیر می‌رود
امیر! امیر! پشت در با تو کار دارن. پاشو ببین کیه؟
امیر ملحفه را کنار می‌زند و ساعت گوشی را می‌بیند
(با طلب‌کاری می‌گوید) مگه من دیشب نگفتم هشت منو بیدار کنین کار دارم؟
تصویر انگشت جواد که دوباره زنگ می‌زند و با گوشی شروع می‌کند به تماس گرفتن
الو سلام.. خوب هستید شما؟... خیلی ممنون... آره ما تا نیم ساعت دیگه می‌رسیم، فعلاً آقا دو
بچه ها سلام.
 
اوووم این ماییم که باز میتونیم ارتباط داشته باشیم؟ من انقدر انتظار کشیدم و به جایی نرسیدم که واقعا از همه چیز فاصله گرفتم. الان سه روزه تلگرامو باز میکنم میگم خوب که چی؟ اینستا رو باز میکنم میگم خوب که چی؟ وبلاگو باز میکنم میگم....
 
حالا امشب تصمیم گرفتم باز زور خودمو بزنم و شروع کنم. چون من آدم تشنه ی ارتباطی هستم.میخوام که راههای ارتباطیمو با این دنیای کوچیکی که درست کردم حفظ کنم :)
 
از کارهایی که تو پست قبلی نوشتم فقط دیدن سریا
آموزش مهارت‌های زندگی با زبان کودکانه/ "پاشو پاشو کوچولو" برنامه‌ای ۲۰۰ قسمته در شبکه کودک
مدیر شبکه کودک درباره برنامه جدید شبکه پویا تأکید کرد: برنامه "پاشو پاشو کوچولو" به جنبه‌های تعلیم و تربیت که در نظام آموزشی به آن کمتر پرداخته می‌شود، می‌پردازد.به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سارا روستاپور مجری برنامه "پاشو پاشو کوچولو" است؛ این برنامه از شبکه پویا پخش می‌شود، در این برنامه هرآنچه برای خردسالان لازم و ضروری است، وجود دا
 
اسم میرزای شیرازی بزرگ را شنیده اید. ولی اسم میرزای شیرازی کوچک را... میرزای شیرازی بزرگ مرحوم آمریرزا محمد حسن  آیت الله (اعلی الله مقامه) همان کسی‌ست که تحریم تنباکو را فتوا داد. میرزای کوچک، مرحوم آمیرزا محمد تقی شیرازی‌ست که شاگرد ایشان بوده. همان کسی که در عراق فتوای جهاد با انگلیسها را داد و استقلال عراق مرهون زحمات این مرد است و الان هم قبر این مرد بزرگ در عراق یک مزار بزرگی‌ست. خود ما ایرانی‌ها زیاد ایشان را نمی‌شناسیم ولی عراقی‌
می‌گه پاشو بیا لااقل یه لقمه بخور.
می‌گم باور کن میل ندارم!
می‌گه مسخره کردی خودتو ها! هی میل ندارم میل ندارم. صبحونه اون جوری، ناهار این جوری، شام اون جوری!
می‌گم خب چی کار کنم؟! به زور بخورم؟
چشماشو می‌چرخونه. 
+ انگار نه انگار که من هنوز همونم! میلم کلا به غذا نمی‌کشه و نمی‌دونم چرا. حتی اون روز دست رد به سینه کرانچی زدم و اون و روز هم نتونستم بیشتر از یه کاسه آب‌دوغ‌خیار بخورم. احتمالا سرطانی، چیزی گرفتم و به زودی خواهم مرد. نگران نباشید
برادر و عروس خیلی متفاوتن از همه لحاظ؛ اعتقادی، فرهنگی، مالی، سبک زندگی و ..‌. برادر گرامم پاشو کرده تو ی کفش ک ایشونو میخوام! خانواده مخالفت کردن منم همینطور. خدا ب خیر بگذرونه ته داستانو...
در همین گیر و دار، خودمم به کسی معرفی شدم ولی تو گوشم ی جمله زنگ میزنه نکبت پا برهنه س!!! حالا همش می‌گم این همه گیر میدی ب عروس، الان گیر میدن ب خودت!!! 
باشد ک رستگار شویم... ولی نکبت پا برهنه س و من معتقدم!
دانلود آهنگ هایجدید سینا درخشنده به نام پاشو بیا با لینک مستقیم + پخش آنلاین
Download New Music By Sina Derakhshande Called Pashoo Biya
+ متن آهنگ پاشو بیا از سینا درخشنده
 
 
 
برای دانلود این آهنگ ادامه مطلب رو کلیک کنید
 دانلود ، موزیک ، دانلود موزیک ، دانلود آهنگ
 ، دانلود آهنگ جدید  ، موزیک جدید ، آهنگ جدید ، دانلود موزیک جدید ، دانلود مداحی ، دانلود نوحه ، نوحه ، دانلود نوحه جدید
ادامه مطلب
دارم فکر میکنم خیلی از آدما گاون! از اون گاوا که کلی شیر میدن بعد تهش پاشو میزنن توش همه اش میریزن :/ بهش میگیم گاو نو من شیر ده (شاید هم نه من ) نمیدونم .
آدما میان با کلی دردسر یه کاریو میکنن یا یه زحمتی قبول میکنن بعد لابه لاش اینقدر طعنه و منت و زخم زبون میزننننن که آخرش طرف ساعت ۱۰:۳۰ شب برا فرار از حرفا ع خونه با بچه هاش میزنه بیرون میره پارک بعدددددد ما میریم برمیگردونیمشون:/ 
دراین حد نیکوکار:) 
فک کنم تا صبح در اثر استنشاق بوی نعنا خفه میشیم
دیروز یهمریض داشتیم که یه خانم 60 و خرده ای ساله بود که با کاهش سطح هوشیاری اومده بود ولی فردا صبحش که اومدم و دیدمش دیگه کاهش سطح هوشیاری نداشت و خانم جوونی که همراهش بود مسگفت که مادرش چند روزی دفع داشته که نمیتونسته دفع کنه چون درد داشته و شروع کرده بودن بهش ملین با مقدار زیاد دادن ...حالا مریض افتاده بود روی اسهال شدید طوری که بی اختیار شده بود...صبح که من ساعت 6 رسیدم جیغ میزد و کسی همراهش نبود و میخواست کسی زیر پاشو عوض کنه و میگفت از 4 صبح خو
 
تازه از خواب بیدار شده­ام  و هنوز دارم خمیازه می­­کشم و چشم­­هایم را می­­مالم که مامانی می­گوید:
- دِ پاشو دیگه ورپریده! لنگ ظهر شد.
توی رختخواب غلتی می­زنم و با خمیازه می­گویم:
- سه ماه تعطیلی نیست مگه مامانی؟
- خب باشه.
- خودت گفتی سه ماه تعطیلی تا هروقت بخوام می­تونم بخوابم. مدرسه ها که تعطیله.
مامانی پیرهن مشکی­­ام را پرت می­کند رویم و می­گوید:
- پاشو زود باش. زن عموت دو قلو زاییده داریم می­ ریم مجلس عزا مگه حلوا دوست نداری؟
ادامه مطلب
عجیب است. خواهر خوبم حتی حاضر نیست وقتی خم میشود تا کفش خودش را داخل بیاورد از دست ازادش استفاده کند و کفش مرا هم بیاورد (کاری که همه انسانها روی دیفالتشان برای هم انجام میدهند) ان وقت مشاور انتخاب رشته ام داشت در زمینه حمایت شغلی برایم مثال هایی میزد! هاه!حتما!
 بله من در دنیای بسیار بی رحمی بزرگ شدم. دنیایی که کسی برای کسی تره هم خرد  نخواهد کرد. 
 
+یک حرکت مثال زدنی دیگر خواهرم هم اینکه وقتی من دراز کشیده ام میپرسد بستنی میخوری؟ در پاسخ بله

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هیات فاطمیـون اوج یادگیری